پیامک
کلوپ اس.ام.اس بازان ایران
سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 10:58 :: نويسنده : من

سلام به رفیقی که روز قیامت زمین از سنگینی معرفتش شکایت داره.

***

تازه حکمت بازی های کودکانه را می فهمیم(زوو) تمرین روزهای نس گیر امروز بود!

***

نقش کردم رخ زیبای تو بر خانه دل

خانه ویران شد و آن نقش به دیوار بماند

***

آرامش آن است که بدانی در هر قدم دست تو در دست خداست.

لحظه هایت آرام...!

***

فراموش نمی کنیم در ساحل قلب ها جای پای دوست است که می ماند.

وگرنه موج روزگار هر ردپایی را خواهد شست.

***

درونم غوغاست...

ساده می شکنم...

با یک تلنگر کوچک..

این گونه نبودم...

شدم!

***

به سلامتی اون که تو خیالمونه...

اما بی خیالمونه

به سلامتی اون دختری که تو بارون خیس میشه...

اما عشقشو با هیچ ماشینی عوض نمی کنه

به سلامتی اون که دوسش داری...

اما دیگه مال تو نیست

به سلامتی فراموش نشدنی هایی که

فراموشمون کردن!

***

بدترین احساس دلتنگی وقتیه که وجود یکی رو احساس کنی

اما کنارش نباشی

***

گاهی باران همیه دغدغه اش باریدن نیست...

گاهی از غصه تنهاییش می بارد.

***

اسبها درشکه ها را می کشند ولی إنعام در دست درشکه چیست!

به چشمان اسب چشم بند زده اند و بر دهانش پوز بند!

چه آشناست زندگی درشکه چی و اسبهایش!!

***

عمریست لبخندهای کوچک را از هم دیگر دریغ می کنیم؛

باشد برای روز مبادا

اما در صفحه های تقویم جایی برای روز مبادا وجود ندارد.

کسی چه می داند شاید امروز روز مبادا باشد.

یک شنبه 3 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 21:8 :: نويسنده : من

تورا مرور میکنم تا خاموشی ام نشان از فراموشی ام نباشد.......

*******************************************

لحظه شیرینی که به تو دل بستم


ازتوپرسیدم تومنی یامن تو؟


وتوگفتی..........؟؟؟

******************************************

همیشه مثل بارون باش. اما
هرگز چشم کسی رو بارونی نکن شاید
تو واسش تنهاترین باشی.
*******************************************************************
بر مستی من حد سزاوار زدند
با شک و یقین تهمت بسیار زدند
حلاج شدم ولی به کفرم سوگند
دل تنگ تو بودم که مرا دار زدند
*******************************************************************
قلب من به تیغ کسانی زخم بر داشت که
از آنان
انتظار محبت داشتم
نه فراموشی
*******************************************************************
چوپان غصه ما دروغ گو نبود
او تنها بود و از فرط تنهایی فریاد گرگ سر می داد
افسوس که کسی تنهاییش را درک نکرد
و همه در پی گرگ بودند
در این میان فقط گرگ فهمید که چوپان تنهاست!
*******************************************************************
سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 10:58 :: نويسنده : من

 

 

سلام به رفیقی که روز قیامت زمین از سنگینی معرفتش شکایت داره.

***

تازه حکمت بازی های کودکانه را می فهمیم(زوو) تمرین روزهای نس گیر امروز بود!

***

نقش کردم رخ زیبای تو بر خانه دل

خانه ویران شد و آن نقش به دیوار بماند

***

آرامش آن است که بدانی در هر قدم دست تو در دست خداست.

لحظه هایت آرام...!

***

فراموش نمی کنیم در ساحل قلب ها جای پای دوست است که می ماند.

وگرنه موج روزگار هر ردپایی را خواهد شست.

***

درونم غوغاست...

ساده می شکنم...

با یک تلنگر کوچک..

این گونه نبودم...

شدم!

***

به سلامتی اون که تو خیالمونه...

اما بی خیالمونه

به سلامتی اون دختری که تو بارون خیس میشه...

اما عشقشو با هیچ ماشینی عوض نمی کنه

به سلامتی اون که دوسش داری...

اما دیگه مال تو نیست

به سلامتی فراموش نشدنی هایی که

فراموشمون کردن!

***

بدترین احساس دلتنگی وقتیه که وجود یکی رو احساس کنی

اما کنارش نباشی

***

گاهی باران همیه دغدغه اش باریدن نیست...

گاهی از غصه تنهاییش می بارد.

***

اسبها درشکه ها را می کشند ولی إنعام در دست درشکه چیست!

به چشمان اسب چشم بند زده اند و بر دهانش پوز بند!

چه آشناست زندگی درشکه چی و اسبهایش!!

***

عمریست لبخندهای کوچک را از هم دیگر دریغ می کنیم؛

باشد برای روز مبادا

اما در صفحه های تقویم جایی برای روز مبادا وجود ندارد.

کسی چه می داند شاید امروز روز مبادا باشد.

یک شنبه 3 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 21:8 :: نويسنده : من

تورا مرور میکنم تا خاموشی ام نشان از فراموشی ام نباشد.......

*******************************************

لحظه شیرینی که به تو دل بستم


ازتوپرسیدم تومنی یامن تو؟


وتوگفتی..........؟؟؟

******************************************

همیشه مثل بارون باش. اما
هرگز چشم کسی رو بارونی نکن شاید
تو واسش تنهاترین باشی.
*******************************************************************
بر مستی من حد سزاوار زدند
با شک و یقین تهمت بسیار زدند
حلاج شدم ولی به کفرم سوگند
دل تنگ تو بودم که مرا دار زدند
*******************************************************************
قلب من به تیغ کسانی زخم بر داشت که
از آنان
انتظار محبت داشتم
نه فراموشی
*******************************************************************
چوپان غصه ما دروغ گو نبود
او تنها بود و از فرط تنهایی فریاد گرگ سر می داد
افسوس که کسی تنهاییش را درک نکرد
و همه در پی گرگ بودند
در این میان فقط گرگ فهمید که چوپان تنهاست!
*******************************************************************
پيوندها


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 6
بازدید ماه : 695
بازدید کل : 64256
تعداد مطالب : 242
تعداد نظرات : 4
تعداد آنلاین : 1